سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار در pdf

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

  مقاله رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار در pdf دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار در pdf   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار در pdf

تاریخچه
مفاهیم بنیادی نظریه رفتار درمانی
ماهیت روان درمانی در رفتار درمانی
فرآیند درمان
راههای مقابله با مشکل کمبود انگیزش یادگیری
نظریه رشد ذهنی پیاژه
مفاهیم اصلی نظریه پیاژه
جذب و تطابق
سازمان
مفهوم هوش در نظریه پیاژه
تعادل یابی
محتوا
تعریف انگیزش و انگیزه
خلاقیت و سازندگی در سنین پیش دبستانی
رشد ذهنی کودکان
پرورش حواس کودکان
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار در pdf

- سیف ، علی اکبر ، (1378) . تغییر رفتار و رفتار درمانی ،نظریه ها و روشها. تهران : انتشارات دوران
- ساعتچی ،محمود، (1378). نظریه های مشاوره رواندرمانی. تهران : انتشارات نشر ویرایش
- هرگنان ، بی ، آر ، والسون ،ام . اچ . (1374) . مقدمه ای بر نظریه های یادیگری (ترجمه‌ علی اکبرسیف ) .تهران : انتشارات دانا. (تاریخ انتشار به زبان اصلی 1993)
- تشویق خلاقیت و تخیل در کودکان، دکتر برنادت دافی، ترجمه مهشید یاسایی، نشر ققنوس،1381
- رشد عقلانی کودک از دیدگاه پیاژه، هربرت جینزبرگ، سیلویا لوپر، ترجمه دکتر فریدون حقیقی، فریده شریفی
- مهارت‌ها و توانایی‌های خلاقیت و راه‌های آزمون و پرورش آن، ترجمه حسن قاسم زاده، نشر دنیای نو، 1382
- خلاقیت و شیوه های پرورش آن، افضل السادات حسینی، 1381

 

تاریخچه

تاریخچه به کارگیری رویکرد رفتاری را می توان به سه بخش تقسیم کرد. جزء اصلی رویکرد رفتاری شرطی سازی کلاسیک [1]یا شرطی سازی پاسخگو نام دارد که بر پایه کارهای پاولف (1940) و هال ( 1943) مبتنی است (ساعتچی ، 1379) کاربرد اصلی شرطی سازی کلاسیک در روان درمانی اصطلاحاً رفتار درمانی نامیده می شود (شفیع آبادی 1378) و پیگیری جریان رشد رفتار درمانی و یا تاریخچه آن شبیه تعقیب رودخانه‌ای است با انشعابات فراوان که از پایین به طرف سرمنشأ در حرکت است . چون جریانهای زیادی به این رودخانه ملحق می شوند. بعد از مدتی تشخیص اینکه کدام جریان اصلی رودخانه است مشکل می شود ( کورسینی 1973، ترجمه شفیع آبادی 1378).ذیلا به چند مورد از این جریانها اشاره شود

یکی از این جریانها انزجار درمانی نام دارد. کانترویچ [2] (1929) اغلب بعنوان اولین استفاده کننده از این رویکرد مبتنی بر یافته های آزمایشگاهی معروف است . او با بکارگیری مدل شرطی سازی متقابلی بیمار الکلی را درمان کرد. بدین ترتیب که الکل را با شوک قوی الکتریکی همراه کرد و موجب ایجاد بازتابهای امتناع بدنی و تنفر از الکل شد (کورسینی ، 1973)

دومین جریان بوسیله کسانی شکل گرفت که تلاش کردند تا سیستم های گسترده نظریه شخصیت و رواندرمانی را در چارچوب نظریه یادگیری بیان کنند. برجسته ترین تلاشها در این حیطه بوسیله دولارد میلر ( 1950) صورت گرفت (کورسینی ، 1973) آنها که سعی کرده اند نظریه روانکاوی را در قالب واژه های یادگیری به کار گیرند معتقدند که رفتار نوروتیک بریک کشمکش عاطفی ناآگاه مبتنی است که معمولا از دوران کودکی سرچشمه می‌گیرد . به اعتقاد آنها کشمکشهای روان نژندی به وسیله والدین و در موقعیتهای تغذیه،آموزش نظافت ، آموزش جنسی و … آموزش داده می شود و کودکان آن را فرا می گیرند ( شفیع آبادی ، 1378)

جریان دیگری که بنظر می رسد بطور مستقیم به توسعه درمان مبتنی بر نظریه یادگیری منجر شده است «نوروز تجربی »[3] نام دارد. این امر اولین بار بوسیله بارلوف ( 1927) و در آزمایشات انجام شده بوسیله وی بر روی سگها گزارش شده است که در نتیجه ایجاد  مشکل برای  تمییز محرکهای شرطی آزار دهنده و خوشایند ، رفتارهای عجیب و غریبی مانند امتناع از ورود به آزمایشگاه یا رفتارهای تهاجمی در سگها بوجود آمد. دیگر روشهایی که موجب بوجود آمدن رفتار آشفته می شود عبارتند از : تاخیر تقویت (گات،1944) ،تغییر سریع محرکهای شرطی منفی و مثبت (لیدل ،1934 ) . محرک آزار دهنده ای که رفتار شرطی شده را متوقف می کند ( دیمینک و دیگران ، 1939) و محرک آزار دهنده‌ که به تنهایی بکار می رود ( ولپی ، 1958) ؛ (مایر ، 1949) (کورسینی ، 1973)

چهارمین جریانی که در تاریخچه رفتار درمانی اهمیت خاصی دارد ( به کار ولپی (1958) بر می‌گردد که با بکارگیری شیوه های شرطی سازی تقابلی یک رویکرد جدید به درمان ایجاد کرد. براساس شرطی سازی تقابلی ، ولپی سعی کرد پاسخ هایی را در انسان بیابد که بتواند از آنها برای بازداری اضطراب استفاده کند . برهمین اساس استفاده از آرمیدگی عمیق برای جلوگیری از اضطراب مبنای حساسیت زدایی منظم شد ؛ استفاده از پاسخ های جسورانه برای جلوگیری اضطراب اجتماعی مبنای جرات آموزی شد و استفاده از انگیختگی جنسی برای جلوگیری از اضطراب مبنای رویکردهای جدید به درمان جنسی شد ( پروچاسکا و نورکراس 1999، ترجمه‌سید محمدی ؛ 1381)

دومین جزء رویکرد رفتاری ، شرطی شدن عامل ( کنش گر) نام دارد. این جزء مبتنی بر کارهای اسکینر (1953) است و در مواردی که آن را در عمل بکار می گیریم به آن تغییر و اصلاح رفتار گفته می شود (ساعتچی ، 1379) .اسکینر که کارهایش بیشتر در زمینه قانون اثرثرندایک است . از مهمترین پیشروان رفتارگرایی است . او در سال 1930 پیش فرضیهایی را مطرح کرد که تا چهل سال بعد افکارش را به خود مشغول داشت .اسکنیر اصول شرطی شدن فعال ، یا وسیله ای را که در قالب قانون اثرثرندایک مطرح شده بود توسعه داد و باردیگر براثرات پاسخ تاکید کرد (شفیع آبادی ، 1378)

سومین و تازه ترین جزء رویکرد رفتاری که پیشینه و رهبری چندان روشنی ندارد ، آن دسته از رفتارگرایانی را معرفی می کند که بسیار مایل هستند برای ایجاد تغییر در رفتار از تبیین ها و فنون شناختی استفاده کنند. این درمانگران که به رفتارگرایان شناختی معروف هستند از روشهای گوناگونی چون توقف فکر ، بازسازی شناختی ، و مسئله گشایی منظم استفاده می کنند. البته مرز مشخصی برای متمایز کردن درمان شناختی – رفتاری از درمان شناختی وجود ندارد و این تمایز در حقیقت نوعی تمایز نظری است ( پروچاسکا و نورکراس ، 1999؛ ترجمه‌ سید محمدی ، 1381)

رفتار درمانی کاربرد و اصول نظریه های یادگیری برای تغییر یا اصلاح رفتار است که در این بحث فقط نظریه های شرطی سازی کلاسیک ( پاولفی ) و شرطی سازی عامل ( اسکینری ) مدنظر خواهد بود

مفاهیم بنیادی نظریه رفتار درمانی

الف ) نظریه شخصیت

            رفتار درمانگران توجه چندانی به ارایه نظریه ای در زمینه‌شخصیت نداشته اند آنان در درجه‌ اول این فرض را پذیرفته اند که اکثر رفتارهای انسان آموخته شده است و بنابراین می توان با استفاده از اصول یادگیری رفتارها را تعدیل کرد ویا کلا تغییر داد. از این رو می توان گفت که همان اصول و قواعدی که در شیوه های یادگیری انسان مطرح است در تدوین وتکوین شخصیت و یا اضمحلال آن نیز موثر است و پایه و اساس رشد شخصیت به حساب می آید . الگویی که رفتارگرایان برآن اساس شخصیت را توجیه می کنند همان الگوی یادگیری محرک – پاسخ ( و یا الگوی محرک – ارگانیزم – پاسخ ( S-O-R ) است . در الگوی اول فرد را صرفا زاده نوع پاسخهایی می دانند که فرد در قبال محرکهای مختلف محیطی از خود بروز می دهد . در الگوی دوم نوع پاسخهایی می‌دانند که فرد در قبال محرکهای مختلف محیطی از خود بروز می دهد . در الگوی دوم نوع تعبیر و تفسیر و برداشت فرد از محرکها عامل مهمی در تعیین نوع پاسخها و چگونگی رفتار و شخصیت او به حساب می آید . در قالب نظریه رفتاری محرکها و عوامل محیطی نقش قاطع و تعیین کنندهای در تغییر و تکوین شخصیت دارند و شخصیت افراد تابع محیطی قرار می گیرد که در آن رشد می یابند ( شفیع آبادی ، 1378)


 

[1] -classical conditioning

[2] – kantorovich

[3] -exferimental. neurosis

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :